شاعرانه های من

شاعرانه های من

دفترچه یادداشت اینترنتی سحر نورالدینی کپی برداری فقط با ذکر منبع بلامانع است.
شاعرانه های من

شاعرانه های من

دفترچه یادداشت اینترنتی سحر نورالدینی کپی برداری فقط با ذکر منبع بلامانع است.

گمان می کنم...

دیدگانش را بست

منتظر بودم خودشید صورتش بیدار شود

گمان کرده بودم خواب است، کمی استراحت می‌طلبد. 

آری او هنوز خواب است... 

اما خوابش ب اندازه  یک دنیا طولانیست

و من ب اندازه همان دنیا گمان می‌کنم 

روزی دوباره او را در آغوش میگیرم. 

#سحر نورالدینی


تقدیم ب روح اسمانی مادرم .

اللهم صل علی محمد و ال محمد




پدرم بی شک... 

تو تسخیر اقیانوس بی انتهایی 

تو ونوس تک تک خاطره هایی 

تو آغوش بی منت هر کد خدایی 

تو تنها تنها تکه گاه بی همتایی

تو سکان دار لنگر جهانم هستی ❤️


#سحر نورالدینی  


تقدیم ب عزیز تر از جانم

.. زندگی...

بعضی  شب تا صبح گریه کردم 

نتونستم خودم آروم کنم 

بالاخره با کلی گریه آروم شدم 

با همون حال خوابیدم 

اما وقتی بیدار شدم 

شروع کردم مثل همیشه کارامو انجام دادم

هیچ اجباری نداشتم... 

اما خودم انتخاب کردم که با وجودِ مشکلات

 باز به راهم ادامه بدم ؛

 البته ازین شب ها تو زندگیم کم نداشتم، 

اما بالا خره یاد گرفتم بعد  هر درد و رنجی دوباره پابشم ؛ اشکهام رو پاک میکنم و برای حال خوبم تلاش کنم  ... چون من پذیرفتم زندگی همینه